سازمان مایکروسافت دارای کلاس های آموزشی بسیاری درmcse می باشد که بطور رسمی و غیر رسمی در بیشتر نقاط دنیا برگزار میشود.
در پایان هر دوره هر دانشجو میتواند با گذراندن آزمونهای بینالمللی مدرک آن دوره را از شرکت مایکروسافت اخذنماید و به عنوان کاربر حرفهای شرکت در آن دوره شناخته شود و برای دستیابی به مدرک مهندسی مایکروسافت هر دانشجو باید هفت دوره را با موفقیت بگذراند و در آزمون نهایی هر دوره نیز پذیرفته شود. پس از پایان دوره آن دانشجو به عنوان مهندس مایکروسافت در کل دنیا با یک شناسه کاربری منحصر به فرد شناخته میشود.
تخصص یک مهندس مایکروسافت در طراحی، برنامهریزی، هدایت و اشکال یابی شبکههای کامپیوتری مبتنی بر سیستمعامل ویندوز است.
یک مهندس سیستمهای مایکروسافت میبایست دوره های آموزش شبکه , آموزش ccna , آموزش ccnp , آموزش mcitp را دیده باشد و تمامی زیرساختهای لازمه برای ایجاد یک شبکهٔ رایانهای را بداند و با توجه به نیازهای شرکت مطبوع بهترین راه حل را برای بهینه کردن امور در اختیار آن شرکت قراردهد.
مدرک MCSE مایکروسافت اولین مدرک برای متخصصین IT است که وظیفه تحلیل، طراحی و اجرای سیستمهای مبتنی بر ویندوز را در دفاتر و ادارات مختلف به عهده دارند. این مدرک برای افرادی مناسب است که در یکی از پستهای مهندس یا تحلیلگر سیستمها، مهندس بخش فنی، مهندس یا تحلیلگر شبکه و مشاور فنی مشغول به فعالیت هستند. جهت کسب این مدرک هر داوطلب باید مجوعا ۷ امتحان را پشت سر بگذارد.شما می توانید دوره ها را به صورت آموزش مجازی شبکه هم بگذارنید .
کلمات کلیدی :
آموزش
شبکه مایکروسافت - آموزش
مجازی شبکه - آموزش
شبکه - آموزش تعمیرات - آموزش تعمیرات - آموزش شبکه
راهبرد هایی در طراحی داخلی و بافت که مهمترین نقش را در چیدمان داراست.
کلمه وسیله ایست برای شاعر تا احساسات و نقطه نظرهای خود را بیان کند , صوت ابزاری است برای تحلیل هیجانات روحی و الهامات آهنگ ساز و بلاخره خط , شکل , فضا , بافت , نور و رنگ عواملی هستند برای عینیت بخشیدن به درون مایه نقاشان , پیکر تراشان و معماران.نقاش در صفحه دو بعدی , پیکرتراش بر حجم سه بعدی و بلاخره معمار داخلی در فضای درونی ساختمان با بکارگیری همین عوامل در معنا دادن به فضا و کار خود میکوشد.
از معماری رحم تا گور , انسان پیوسته خود را در فضا ها می یابد , اما کمتر فضائی را می یابد , که از شان بالقوه انسانی نشات گرفته باشد.پس از انقلاب صنعتی معماری در شکل کلی و شهری جلوه خود را از دست داد ; معماری شکل سطحی و غیر کالبدی به خود گرفت و روح بلند فضاهای داخلی به حس غریبی بدل شد.که حتی نیاز های اولیه برای انجام فعالیت های روزمره را نیز بر آورده نمی ساخت.بی گمان معماری داخلی , ماهیت خود را از ارتباط با درونی انسان به دست می آورد.از این رو , با روحیه انسان رابطه مستقیمی دارد و توان تاثیرات عمیق تری را نیز میتواند دارا باشد.پس امروزه باید با نگاهی تازه تر به اطراف نگریست انسان فقط یک وجود فیزیکی ساده که به جا و مکان نیاز داشته باشد نیست , بلکه پاسخهای احساسی وی نیز از اهمیت فراوانی برخوردارند.همچنانکه که دانش انسان نسبت به خود و محیط اطرافش گسترش می یابد , حوزه دید او از زندگی و امکانات آن نیز وسیع تر میگردد و به دنبال ایجاد نظم در دنیای اطراف خود میگردد و آنگونه نظمی , منظور و مطلوب خواهد بود که بتواند بیشترین سازگاری را با طبع و روح انسان برقرار کند.روابط زیبا ترین اجزاء گوناگون همیشه به روح انسان اثری ذلپذیر می گذارد , وجوه زیبائی نظم فع الواقع در هنر فشرده گردیده , واجد معنی ویژه ای می گردند و این تجمع عناصر زیبائی شناسی و انسانی است که به فضا شخصیتی ویژه اعطاء می کند.
انسان در طول تاریخ اشیائی را با استفاده از تناسبات مرتبط با بدن خود خلق نمود تا مورد استفاده قرار دهد و این مسئله باعث پیدایش علم طراحی شد گسترش و پیشرفت سریع تکنولوژی و شهر نشینی موجب شد تا علم طراحی نیز دائمآ در حال تغییر و تحول باشد.اگر مدل و یا طرحی در یک دوره مورد توجه قرار گیرد به این دلیل است که بر اساس نیازهای زمان خود طراحی شده است از این رو طرحهای دکوراسیون و الگو های آن همواره با تغییراتی کلی و جزئی هموار هستند باید به گونه ای طراحی شود که منطبق با خواسته های درونی انسان باشد , هدف اصلی از انجام دکوراسیون , بالا بردن زیبا سازی فیزیکی و هماهنگی آن با احساسات درونی انسان میباشد که جز با تاکید بر روابطی چون عاملیت و عملکرد با فرم و... و همچنین به وسیله عناصر متعلقه و مرتبطی چون رنگ , بافت و.... میسر و مقدور نمی باشد.طراحی داخلی با بکار کیری عناصر فوق سعی در بهینه سازی فضا ها و دست یابی به کار آیی و کارکرد مناسب در کنار زیبائی و معانی و معنا ها می باشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها , کثرت ها و کاستی ها , و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا , هندسه در برابر طبیعت , داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه از سوی دیگر می کوشد ارتباط معنائی و فرمال ( formal )را مفهوم بخشد..در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی فضا دست یابد. طراحی داخلی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش موثردارد.محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است.بنابراین , هدف طراحی داخلی بهبود عملکرد فیزیکی و روانی و دست یابی به اصول زیبا شناسی فضای داخلی است.در این میان , اصولی که در طراحی با هدف ایجاد فضائی معمارانه در نظر گرفته می شود , در ۹ عنوان زیر تقسیم بندی می شوند:
۱. فرم: بافت و فرم مهمترین نقش را در آذین و دکوراسیون بر عهده دارند آنها زیبائی و عملکرد را به برنامه خود می افزایند.انتخاب بافت و فرم از سبک معماری و محدودیتهای محیطی و همچنین اولویتهای شخصی متاثر خواهد شد.بدون شک گزینه های امکانپذیر زیادی وجود دارد که وظیفه تعیین فرم را دارند اگر به نقش این قواعد توجه کنیم آنگاه میتوانیم انتخابی آگاهانه و هوشمندانه داشته باشیم و بدین گونه خطا های بصری را میتوان شناسائی کرد.فرم ها می توانند در نگاه ما به تناسب اثر بگذارند.به وسیله دنباله این قواعد خردمندانه خواهیم توانست فرم مناسب را برای افزایش فضا انتخاب کنیم.
۲.رنگ:یکی
از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل
رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به
دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ،
ناسازگاری رنگی به بار می آورد. رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد
می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ
گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر
در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع
آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی
نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.همچنین رنگها میتوانند به نگاه ما
نسبت به بافت ها تاثیر بگذارند.بافت هائی با کنتراست بالا یک احساس فعال و پر انرژی
ایجاد می کنند و رنگها را برای ایجاد محیطی آرام محصور میکنند.
۳.بافت:کلیه مواد و اجسام دارای نوعی بافت داخلی و ساختمانی هستند.بافت را توسط دو حس لامسه و بینایی میتوان تشخیص داد .در کارهای هنری بافت های ملموس و بصری ممکن است با هم تلفیق شوند و یا از یکدیگر متمایز گردند.نیاز به بافت در محیط اطراف احتیاجی برای انسان است.طبیعت , مملو از اثرات بافتی زیبا است.اماکن پر بافت موجب فشار ذهنی و آشفتگی خاطر میگردند و متقابلآ محیط های یکنواخت اثرات بدی و کسالت باری بر انسان باقی می گذارند.بکارگیری طبیعی مواد , لذت بصری بیشتری دارد.پاره ای بافت ها , ظریف و زیبا و برخی دیگر خشن و ناهنجار بنظر میرسند.تضاد , بر میزان زبری یا ظریف , به نظر آمدن یک بافت , اثر می گذارد.بافتی که در برابر یک پس زمینه صاف دیده میشود , شفاف تر از هنگامی است که در مجاورت بافتی مشابه قرار داده می شود ; کما اینکه هنگام دیده شدن در برابر یک پس زمینه زبر تر , نرم تر و با مقیاسی کوچکتر به نظر خواهد رسید.
۴.نور : نور اصلی ترین عامل پویایی یک فضای داخلی است.بدون نور , فرم , رنگ , یا بافت قابل دیدنی وجود نخواهد داشت.و نه هیچگونه حصار مریی جهت فضای داخلی.بنابراین , نخستین عملکرد طراحی نور , روشن کردن فرم ها و فضای یک محیط داخلی و نیز اجازه به کاربردهای فضا است تا فعالیت ها و وظایف خود را با سرعت , دقت و راحتی در خود انجام دهند.نور بر ادراک ما از بافت تاثیر میگذارد و در عوض و خود هم توسط بافتی که آن را روشن می کند , تحت تاثیر قرار می گیرد.نور مستقیم که روی سطحی با بافت فیزیکی می تابد , بافت دیداری آن را افزایش میدهد ; در حالی که نور پراکنده , بافت فیزیکی را تشدید کرده و حتمآ می تواند ساختار سه بعدی آن را مبهم نماید.نحوه چیمان منابع نوری و الگوهای روشنایی ساطع شده توسط آنها بایستی با جنبه های معمارانه ی یک فضا و الگو های کاربردی آن , هماهنگی داشته باشند.از آنجا که چشمان ما همواره در جستجوی درخشنده ترین اشیاء و پرتحرکترین تضادهای سایه و روشن در میدان دیدشان می باشد , این هماهنگی در طراحی نورپردازی متمرکز سطح کار , اهمیت ویژه ای می یابد و اهمیت آن در دکوراسیون داخلی را نشان می دهد.
۵.بازشوها: بازشوها , سطوح را از نظر بصری مجزا می کنند و آنها را به طور انفرادی تفکیک مینمایند.هر چه بر اندازه و تعداد این بازشوها افزوده شود , بسته بودن فضا کمتر احساس می گردد , فضا بازتر می شود و شروع با ادغام با فضای مجاور می کند.تاکید بصری بیشتر روی سطوح محصور کننده است تا حجم تعریف شده توسط این سطوح.و از آنجا که شدت تابش نور خورشید برای ما تقریبآ و جهت آن قابل پیش بینی می باشد , چگونگی تاثیر آن بر وجوه , فرم ها و فضا های یک اتاق از نظر بصری به وسیله اندازه , محل قرار گیری , و جهت پنجره ها و نور گیری آن اطاق تعیین میشود.برای تعیین نوع نور طبیعی ای که یک اتاق میگیرد و جهت پنجره یا نورگیری میتواند مهمتر از اندازه آن باشد.
۶.خط دید در فضا: آسمان در روز توسط خط افق از زمین جدا می گردد.در شب اشکال سماوی و ستارگان وجه تمایز آسمان از زمین هستند.فضای داخلی نیز توسط دیوار ها و سقف شکل گرفته , از فضای بیرون مجزا می شود.فضا و شکل دو عنصر جدا ناشدنی اند , زیرا تمام اشکال در فضا تحقق می یابند و در همان حال فضا را اشکال , شکل می دهند.در معماری , تفاوت های ناگهانی شکل ها در جهات بالا و پایین و یا در عرض و طول , فضایی پر هیاهو و فعال بوجود می آورند.به وسیله دکور و مبلمانی که بر ارتفاع خاصی تاکید ندارند و با تعادل و نظم و وحدتی بدیع در میان کف و سقف می توان تحرک بیشتری در فضا ایجاد کرد و از کسالت فضائی کاست و همچنین اثرات بیانی انها نیز وسیع تر خواهد شد .آنها چشم و روح را به سرعت و به طریقه الهام بخشی به بالا هدایت می نمایند و بر راسی استوار میگردند.وضع بی دوام یافته و کسالت آور را پایان می بخشد و گویای کنشی مستمر خواهند بود.اشکال اگر بزرگ و منظم و یکسان باشند فشار قابل توجهی به وجود می آورند , اگر کوچک و نا منظم باشندممکن است قدرت خود را با دفع شدن نیروهای شیی بلند تر ازدست بدهند.بهمین سبب مقیاس و تناسب در رابطه با مبلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۷.مبلمان: از این رو با مبلمان و رنگی متناسب خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.منظور از مبلمان کارآمد مبلمانی است که نه تنها فضا را تزئین کرده و آن را از لحاظ زیباشناختی میاراید , بلکه دارای کارایی و عمکرد مناسب و متناسب باشد.این عناصر می توانند از لحاظ دیداری برای چشمان ما لذت بخش , برای قوه لامسه ما جالب و یا محرکی برای ذهن باشد.
۸.عملکرد فضائی و محدودیت ها:عنصری که در شروع باید مدنظر قرار گیرد عملکرد و نحوه استفاده از فضای داخلی است.یک چهار دیواری میتواند به عنوان اطاق خواب "نشیمن " اطاق بچه " اشپزخانه" یا دفتر کار شخص معین برای فعالیت مشخص قرار گیرد ضروری است با استفاده از عواملی چون نورپردازی و چیدن مبلمان تقسیم گردد تا عملکرد هر یک دقیقآ مشخص گردد.شکل و نظم اثاثیه می تواند همچون دیوارها در یک فضای بزرگ ایجاد نوعی محصوریت کرده و الگو های خاصی را به نمایش بگذارد.حتی یک عنصر تنها قادر است از طریق فرم , اندازه و شکل خود , فضای را تحت الشعاع قرار داده و حوزه فضایی را نظم بخشد.همچنین نور و الگو های تاریک و روشن آن باعث می شود تا قسمتی از فضا جلب نظر کرده و در عوض از اهمیت سایر قسمت ها کاسته شود و در نتیجه , فضا از این طریق تقسیم بندی می شود.بنابراین با افزایش عناصر یک طرح , روابط فضایی نیز تنوع می یابند.این عناصر , درون مجموعه ها و دسته هایی قرار میگیرند که هر کدام نه تنها فضا را اشغال میکنند بلکه بیانگر یا مشخص کننده فرم فضایی نیز هستند. در نهایت شکل گیری فضا به نحوه ی استفاده ما از آن فضا بستگی قاطع دارد.ماهیت فعالیت های ما و نحوه انجام آنها بر طرح , نظم و سازمان دهی فضای داخلی تاثیر میگذارد.
به سایز و مقیاس د.ر فضا توجه نمائید.امکانات و حس فضائی بزرگ در فضائی کوچک به ما احساس عظمت میدهد.
۹.مقیاس در فضا : به سایز و مقیاس در فضا توجه نمائید.امکانات و حس فضائی بزرگ در فضائی کوچک به ما احساس عظمت میدهد.مقیاس انسانی , به حس بزرگی اطلاق میشود که یک شی به ما میدهد.اگر ابعاد یک فضای داخلی یا اندازه ی عناصر داخل آن برای ما حس کوچکی القاء کنند , می توانیم بگوییم آنها فاقد مقیاس انسانی هستند.از طرف دیگر , در صورتی که 1عناصر یک فضا از طریق نیازهای ابعادی مربوط به دسترسی و فواصل ایمن یا حرکت , تناسب راحتی را برای ما فراهم کرده یا به نظر کوتاه نیایند , میتوانیم بگوییم دارای مقیاس انسانی است.
تهیه و گرداورنده:
گروه طراحی دکوزراسیون و معماری مثلث فیروزه ای از مقاله : راهبردهای طراحی داخلی
کلمات کلیدی : دکوراسیون - دکوراسیون داخلی - دکوراسیون
فضای داخلی و مدل تقسیم پلان ها
توجه به فضای داخلی و نحوه و تقسیم بندی پلان ها، نقش مهمی را در ساختار معماری
یک بنا بر عهده دارد.
طراحی دکوراسیون
فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند
کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا
خواهد داشت.
استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب
با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف
از جمله ویژگی ه ایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر
گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل
کند.
از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی
اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را
با می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد.
هر کدام از
انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در
معماری داخلی اولویت قرار می گیرد، از این رو نگرشی علمی و راسیونال در کنار خلاقیت
های هنری مطرح شده و یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین آنها
است.
امروزه مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و حتی به
عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک،
توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا،
معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به
گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا
نقوش برجسته قرار گرفته میگیرد.
پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل
در یکسری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات
عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که
پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جز لاینفک فضاهای معماری بر می
شمارد.
معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد
از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند
نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال
ها است در معماری مورد بحث و جدل
قرار گرفته و تا کنون نتیجه ای حاصل نشده
است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی
که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته است.
تزئینات و کاشیکاری های
داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی
می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است
امروزه
با افزایش روز افزون جمعیت شهری و قیمت زمین ، ساخت و ساز آپارتمان و زندگی
آپارتمانی مقرون به صرفه تر شده است . بیشتر ما حداقل یک بار زندگی در محیط بسته
آپارتمانی را تجربه کرده ایم و از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی
آگاهیم.
یکی از عمده معایبی که بیشتر مردم از آن گله مند هستند
خفه و بسته بودن فضای آپارتمان است . ما با استفاده از چندین نکته کوچک که بیشتر
جنبه بصری دارد میتوانیم این فضای مرده را زنده تر و آپارتمان خود را دلباز تر
نماییم .
1. انتخاب رنگ
دیوارها
انتخاب رنگ مناسب برای فضای آپارتمانی بخصوص
آپارتمانهای با متراژ کم بسیار مهم است. رنگها از نظر درخشندگی و شفافیت انواع
مختلف دارند که بهترین انتخاب ، انتخاب رنگهای روشن با درخشندگی و شفافیت زیاد است
. اصولا" رنگهای روشن باعث می شوند که
فضا بزرگتر بنظر آید و هر چه شفافیت
و درخشندگی آن بیشتر باشد به دلیل انعکاس نور فضا زنده تر بنظر می آید. یکی از
رنگهای مناسب آپارتمان رنگ استخوانی روشن است ، که علاوه بر داشتن شفافیت و روشنی
با بیشتر رنگهای وسایل منزل همنشینی دارد و کمپوزیسیون مناسبی را ایجاد می
نماید.جهت ایجاد تنوع در رنگ میتوانید در قسمت دیوار اپن آشپزخانه از مصالح سنگی با
رنگهای
متنوع استفاده نمایید.
2. انتخاب
کفپوش
جهت پوشش کف آپارتمان از مصالح گوناگونی میتوان بهره گرفت
.( از جمله سرامیک ها ، پارکتهای طرح چوب ، موکت و ...) اگر قصد تعویض کفپوش
ساختمان را داشته باشید ، در صورت استفاده از سرامیک می بایست در انتخاب رنگ آن دقت
زیادی شود، زیرا استفاده
از رنگهای تیره در کف ، فضا را فشرده تر نشان
میدهد . معمولا استفاده از رنگ های بسیار روشن مثل سفید نیز معایبی به همراه دارند
، یکی از معایب آن یکدست شدن فضا است که جهت برطرف کردن یکدستی آن می توان از یک
قالیچه در زیر میز مبل استفاده کرد. یا اینکه در میان سرامیک ها طرح هایی با رنگهای
متفاوت را بکار گرفت.در صورت استفاده از پارکت نیز میبایست نکات گفته شده را رعایت
نمود و رنگهای روشن طرح چوب را انتخاب کرد.
3. انتخاب
مبلمان و نحوه قرار گیری
انتخاب رنگ مبل اختیاری است اما
استفاده از رنگهایی مثل کرم روشن و یا حتی سفید به زنده تر کردن فضا کمک بیشتری می
نماید و فضا بزرگتر به نظر می آید. در مورد انتخاب طرح مبل بهتر است حتی المقدور
مبل هایی با اشکال هندسی صلب و یا بدون منحنی انتخاب شود. در مورد نحوه چیدمان آن
بهتر است مبلها را تقریبا" چسبیده به دیوار ها قرار داد علت انتخاب شکل بدون منحنی
نیز این است که مبلها در کنار دیوار صاف ترکیب مناسبتری را ایجاد نمایند. حتی
المقدور سعی کنید وسایل خانه را نزدیک به دیوارها قرار دهید تا از هدر رفتن
کوچکترین فضاها نیز جلوگیری شود. اگر در جلوی پنجره ها از پرده های پارچه ای
استفاده می کنید بهتر است رنگ آنها نیز روشن انتخاب
شود
4. نورپردازی
نور نیز نقش
مهمی را در زنده کردن فضا به عهده دارد . استفاده از نور مناسب و یکنواخت در
آپارتمان خفگی محیط را از بین می برد ، البته استفاده از نور طبیعی بسیار مناسبتر
است . در صورت ضعیف بودن نور طبیعی کمبود آن را با بکارگیری نور مصنوعی
جبران
نمایید. حتی المقدور از پرده های عمودی یا کرکره ای استفاده نکنید ،
زیرا از ورود نور خورشید به داخل تا میزان زیادی جلوگیری می نمایند. پرده های پارچه
ای یا توری بهترین انتخاب برای پنجره های آپارتمان محسوب میشوند. زیرا نور را به
خوبی از خود عبور می دهند.استفاده از نور پردازی موضعی بر روی قاب ها و ... نیز
باعث تحرک و ایجاد حرکت در فضا میشود.
5. استفاده از
طبیعت
در ساختمانهای حیاط دار کمبود طبیعت بوسیله ایجاد باغچه
در کناره های حیاط جبران میشود . اما برای جبران آن در آپارتمان میتوان از گلدانهای
کوچک که در گوشه های فضا قرار می گیرند استفاده کرد . سعی کنید گلدانها را در کنار
پنجره ها و یا تا جایی که امکان دارد در کنج دیو ارها قرار دهید ، زیرا معمولا"
گوشه دیوار ها بدون استفاده می مانند.
در مورد استفاده از طبیعت
در طراحی داخلی سبک فنگ شویی در سراسر دنیا طرفداران بسیار زیادی دارد که شما می
توانید برای داشتن اطلاعات بیشتری به سایت جامعه مجازی فنگ شویی ایران که همکاری
نزدیکی با سایت خانه طراحی دارد مرجعه کرده و اطلاعات بسیار خوبی را ببینید
.
در نتیجه سعی کنید تا جایی که امکان دارد از رنگهای روشن در
طراحی داخلی آپارتمان استفاده کنید . شاید این سئوال برایتان پیش آید که بکارگیری
این همه رنگ روشن فضا را یکنواخت و سرد نمی کند؟ در جواب باید بگویم این هنر شماست
که با استفاده از قابها و
وسایل تزیینی کوچک با رنگ بندی متنوع فضا را
جذاب تر نمایید؛ تاقچه ها، رف ها، ارسی ها، هشتی ها، حوض ها و باغچه ها تنها شماری
از عناصر کالبدی طراحی داخلی در ایران هستند. روش معماران گذشته ایرانی در به
کارگیری این عناصر، در راستای آن بوده تا از جذابیت فُرم کاسته شود و به غنای فضا
افزوده گردد. این همان هندسه همراه با تزئینات است.
به نظر می
رسد طراحی داخلی در ایران، از یک سو در چنبره نوستالژیای تاقچه ها، رف ها و اُرسی
های قدیم گرفتار مانده و از سوی دیگر به دکوراسیون و ابعاد دراماتیک و تزئینی فضاها
تقلیل یافته است. با تمام اینها، طراحی داخلی فرآیندی است که همزمان
می
بایست سویه های زیباشناختی و عملکردی را سامان
دهد.
طراحی داخلی یک ساختمان، داستانی است که شخصیت اصلی آن
خود انسان است؛ در این بین حضور او در این فضا چگونگی آن و ویژگی های فضایی که
انسان در آن قرار می گیرد، می تواند تداعی کننده اصولی باشد که در ادامه ۷ اصل از
آنها را می خوانید:
۱ - نور را دریاب:
نور عنصری است که با آن دیدن اشیا ممکن می شود. نور می تواند
ریتم خلاقانه ای به یک فضای داخلی ببخشد. بدون نور، نه فرم را احساس می توان کرد،
نه رنگ را و نه بافت را. نورپردازی در یک فضای داخلی پیامدهای مهمی در بردارد. چه
بسا نورپردازی مناسب یک فضا آن فضا را خوشامد و چشم نواز کند. نورپردازی در کنار
ابعاد زیباشناختی، بعد عملکردی هم دارد. نور مناسب در طول شب در یک فضای داخلی می
تواند حس محدود بودن یا ابهام و هراس را بر طرف کند. نور مناسب یک اتاق حتی می
تواند چهره آدمی را گرم و صمیمی کند. به کمک نورپردازی می توان یک فضای داخلی را به
جزایر نورانی متنوعی تبدیل کرد. پس، از باب مثال، غذاخوری باید نور ملایم و گرمی
داشته باشد یا بهترین نورها برای حمام، منابع نوری کم ولتاژ
هستند.
۲ - فرم را بشناس:
فرم،
توده فیزیکی یک شیء است که سه بعدی بوده و وزن دارد. فرم معمولاً به پوسته بیرونی
بنا نسبت داده می شود در حالی که فضای داخلی هم فرم خاص خود را تشکیل می دهد.
معمولاً فرم فضای داخلی تابعی از عوامل مختلف است. دسترسی ها و سیرکولاسیون مهمترین
این عوامل هستند. هر چند نمود فرم بیشتر در پوسته بیرونی یک بنا است با اینحال نمود
بیرون و درون می تواند یک شکل نباشد.
۳ - فضا را
احساس کن:
فضا را محدوده در دسترس کاربران دانسته اند. در
طراحی داخلی معمولاً استفاده مؤثر از فضا و ارتباط آن با محیط، مهم است. مسأله ای
که در رابطه با فضا مطرح می شود، رعایت ابعاد انسانی در طراحی داخلی است. از قرن ها
پیش رویکرد عمده فیلسوفان و معماران به عنصر فضا، برجسته بوده است. در طی سال های
اخیر هم ارتباط بین ابعاد انسانی با فضاهای داخلی به یکی از فاکتورهای مهم طراحی
بدل شده که از آن تحت عنوان ارگونومی یا کار پژوهی در دید کلی و اندام سنجی
(Anthropometry) در دید جزئی، یاد می شود. در طراحی داخلی می بایست رابطه درسـت
انسان با فضا تعریـف شود و ابعاد بدن انسان ها برای سهولت دسترسی های فضایی مد نظر
قرار گیرد.
۴ - بافت را لمس کن:
بافـت مشخصـه ای از یک شیء اسـت که با لمس کـردن یا دیدن به
چشـم می آید. بافت می تواند نرم یا خشن، کشیده یا برجسته، زبر یا مخملین و یا
ابریشمی باشد. در طراحی داخلی پوسته ها و سطوح فضایی معمولاً بسته به عملکرد هر فضا
تغییر می کند. چه بسا طراحی داخلی یک خانه نیازمند سطوحی نرم و منعطف باشد، اما
فضای داخلی یک سینما چنین سطوحی را برنتابد.
۵ - شکل
را بیازمای:
شکل، خط بیرونی یک شیء را تشکیل می دهد. در معماری
معمولاً شکل و فرم را با هم اشتباه می گیرند. شکل یا صورت معادله کلمه Shape فرنگی
است؛ در حالی که فرم املای فارسی همان Form است. معمولاً شکل ها یا طبیعی هستند یا
غیـرقابل مشاهـده یا هندسی. در ترکیب بندی یک فضا شکل اشیـا عامل تعیین کننده ای
است. طراحان داخلی به کمک این عامل می توانند ترکیبات بصری گوناگونی پدید
آورند.
۶ - رنگ را در هم بیامیز:
در تعریف رنگ آن را خاصیت بصری فرم دانسته اند. در حقیقت عنصر
فرم از طریق رنگ معنا می یابد. رنگ در طراحی داخلی احساس آدمی را تحت تأثیر قرار
داده و روی فرم تأکید می کند، ضمن آنکه رنگ، حس مقیاس را هم موجب می شود. کاربرد
رنگ هم، از یک فضای داخلی به فضای دیگر فرق می کند و در کاربرد رنگ، توجه به خصلت
های روانی آدمیان ضرورت تام دارد.
۷ - حجم را
بشناس:
حجم عنصر مهم طراحی داخلی است. در معماری سنتی ایران،
شاهد فضاهای پر و خالی احجام معماری هستیم. مقرنس ها و
گوشواره ها خود
بخشی از احجام خالی هستند. در این معماری مسایل حجمی اهمیت زیادی دارد. ما فضای
داخلی را به واسطه لایه بیرونی بنا درک می کنیم. این لایه بیرونی در حقیقت همان حجم
کلی بناست. در معماری مدرن، معمار به انتزاع و جدایی پوسته یا حجم بنا از درون آن
می اندیشد و این جاست که دیوارها و سقف ها، فضایی تاکیدی ایجاد می کنند و خود را از
قید و بندهای فضای داخل رها می کنند. این جا طراحی داخلی به مثابه یک سامان یا روش
معمارانه مطرح می شود .
تهیه و گرداورنده:
گروه طراحی دکوزراسیون و معماری مثلث فیروزه ای
کلمات کلیدی : دکوراسیون داخلی - دکوراسیون - دکوراسیون
تفاوت بین ایجاد سایت کم هزینه و پرهزینه در چه چیز است قسمت 1 ؟
اولین سوالی که تعداد زیادی از افرادی که به دنبال سفارش ساخت سایت میباشند از ما میپرسند ، تعرفه طراحی سایت میباشد . در بیشتر موارد اکثر این افراد در سوال دوم خود در رابطه با فرق میان وب سایت های ارزان و گران سوال میپرسند و علاقه مند هستند که بدانند تفاوت یک سایت با هزینه 1 میلیون تومان با سایتی که هزینه ساخت آن 3 میلیون تومان میباشد در چیست.
اولین مسئله ای که باعث بالا یا پایین شدن هزینه ساخت یک وب سایت میشود ، امکانات درخواستی مشتری است . گاها مشتری نیازی به یک سایت با امکانات خیلی زیاد نیست و با ساده ترین امکانات در سایت نیازهایش رفع میگردد ، در این شرایط قیمت طراحی چنین سایتی در قیاس با وب سایتی که دارای امکاناتی بسیار پیچیده و سفارشی شده میباشد تفاوت خواهد داشت زیرا برای طراحی یک وب سایت ساده در قیاس با وب سایتی پر از امکانات سفارشی شده زمان و انرژی کمتری لازم میباشد .
منبع : آیا تفاوتی میان طراحی سایت ارزان و گران وجود دارد ؟
قیمت طراحی سایت - هزینه طراحی سایت - قیمت طراحی سایت - هزینه طراحی سایت - تعرفه طراحی سایت - طراحی سایت ارزان